دنیا گذشت بعد تو ، با خوب و بد گذشت
دوری اگر به ریشه ی من ضربه زد ، گذشت
موجم که در میان یخ و برف اسیر شد
در قطب درد کار من از جزر و مد گذشت
گفتم برو که راه تو را سد نمی کنم
رفتی و درد های من از حدّ و سد گذشت
آموختم که معنی بودن گذشتن است
امّا عزیزم از تو مگر می شود گذشت
از من گذشتی و نگذشتم از عاشقی
عمری که رفت بعد تو بسیار بد گذشت.
کانال تلگرامی T.ME/MOFATHIAZAR
زندگی بعد از تو تکرار شبی درد آور است
فکر کردم می روی عشق از سر من می پرد
با من اینجا حسرت و دیوانگی هم بستر است
بی تو اما بازهم چشمانم از حسرت تر است
رفتی و خاکستر سرد آتشم زد ؛ سوختم
عشق بعد از سال ها انکار هم ویرانگر است
گفته بودم بعد از این دیگر نمی بینم تو را
شهر ما از آنچه می پنداشتم کوچکتر است
رد شدم از چشم های تو زمان هم ایستاد
ایستگاه نامرادی ایستگاه آخر است
تقویم ها را پاره کن وقتی تمام سال
تکرار پنهان می شود در پرده ی جنجال
وفتی تمام روز ها تکرار دیروزند
و شب پر است از وحشت از کابوس از تبخال
@MOFATHIAZAR
بیا دوباره به فصل بهار برگردیم
هنوز معتقدم که من و تو همدردیم
قفس نسیب من وتو نمی شد از دنیا
اگر کمی به خدا اعتماد می کردیم