قانون شکن

قانون شکن

اشعار محتشم فتحی آذر
قانون شکن

قانون شکن

اشعار محتشم فتحی آذر

شعر درمان نیست

پشت این لبخند مصنوعی دلی افسرده   است 

مرد تنهایی که خیلی پیش از اینها مرده است 

برگ های سبز را بر شاخه ام باور نکن 

آفت تردید و حسرت ریشه ام را خورده است 

بی جهت پارو زدم برعکس جریان های آب

قایقم را رود سمت آبشار آورده است 

تکیه بر عشق زمینی اتّکا بر باد بود 

ایناجنون ین جهانم را به یغما برده است 

غم،غم است حتی اگر آرایه بارانش کنند 

شعر درمان نیست، درد آدم  آزرده است 

#محتشم_فتحی_آذر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد