بی خیال آرزوهایی که در سر داشتم
نا امید از داستان هایی که باور داشتم
قید عشق و قید انسان ها و دنیا را زدم
بسته شد چشمی که با شوق تو بر در داشتم
کوله بار خاطراتم را زمین انداختم
بار بغضی کهنه را از دوش خود برداشتم
عشق را کشتم دلم را دفن کردم زیر خاک
کاش این ها را فقط یک بار دیگر داشتم
بچه بودم دل به رویا می سپردم باز هم
کودکانه فکر یک دنیای بهتر داشتم